فتح الله هندياني
نام شهید: فتح الله
نام خانوادگی شهید: هندياني
نام پدر : ابوالقاسم
محل تولد:قم
تاریخ تولد : 1340/04/01
وضعیت تاهل : مجرد
تاریخ شهادت : 1361/05/08
محل شهادت :کوشک
نحوه شهادت :توسط دشمن در جبهه
نام عملیات :
رمز عملیات :
محل دفن :گلزار شهدای علی بن جعفر (ع)
‫تصاویر‬
‫زندگی نامه
‫خاطرات‬
فیلم و صوت
وصیت نامه ‫
‫اسناد‬
‫دست نوشته‬
معرفی کتاب

یکم فروردین ۱۳۳۴۰، در شهرستان قم چشم به جهان گشود. پدرش ابوالقاسم(فوت۱۳۵۶) و مادرش منیر نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. هشتم مرداد۱۳۶۱، در کوشک بر اثر اصابت گلوله به سر و صورت، شهید شد. پیکر او را در گلزار شهدای علی بن جعفر زادگاهش به خاک سپردند.

 

وصيت‌نامه   :وصيت نامه شهيد فتح‌اله هنديانى 
كد شناسايى: 1825059
«بسم الله الرحمن الرحيم»  
سلام عليكم (من المومنين رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضى نحبه و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا))
مى‌انديشيدم كه چه بنويسم و چگونه بنويسم وصيتم را، تا بتوانم پيام را آنگونه كه مشخصه پيامى باشد كه تكان دهد و دگرگون سازد مرا، نه آنقدر در كليت و ذهنيت غرق شود كه از عينيت  جامعه به دور گردد و نه آنچنان در واقعيت‌هاى جامعه غوطه خورد تا وابستگى‌هاى ذهنى به هدف را فراموش نمايد تفكر ساعتى كه پيامبر آن را افضل از هفتاد سال عبادت مى‌دانست مرا به اينجا كشانيد كه چه تغييرى ما را حاصل شده است ماه‌ها عمر خود را در جبهه‌ها در جنگ در عمليات‌هاى مختلف گذارنده‌ايم ولى آيا توانسته‌ايم بر نفس خود غالب شويم آيا توفيق داشته‌ايم از معاصى خدا دور شده و بر طاعت او بيافزاييم خدا را و هدف را بر هوى، و عقل را بر احساس، برترى دهيم و بالاخره آيا خودمان را براى ميهمانى خداوند تبارك و تعالى آماده كرده‌ايم مبارك باشد بر كسانى كه اين احساس را درك كرده‌اند و افسوس و صد افسوس بر آنانيكه نه تنها درك نكرده‌اند اين تأثير را بلكه به فكر نيز فرو نرفته‌اند مگر نمى‌دانيم كه شهادت زندگى است و حيات است و نه پايان  نه ممات، پس چرا خود را آماده و خالص براى آن نمى‌گردانيم.
مگر نمى‌دانيم هيچكس را از مرگ گريزى نيست، پس چرا از مرگ هراسانيم مگر نمى‌دانيم كه مبارزه خشك و بدون گرايش به يك مكتب نه تنها استمرار ندارد بلكه بريدگى و خستگى همراه دارد و حتى مكاتب مادى و همه مكتب به تنها استمرار ندارد بلكه بريدگى و خستگى همراه دارد و حتى مكاتب مادى و همه مكتب‌هاى غير الهى از اين قاعده مستثنى نيستند چون مى‌دانيم مبارزه فقط در مكتب الهى و آن هم مكتب اسلام و در شيعه اصيل على، معنى پيدا ميكند و حيات مى‌يابد چون مبارزه خدا دارد و معاد،  نتيجه دارد، و امام زمان غايب بهشت دارد، پس چرا خودمان را به اين گرايشات الهى سوق نمى‌دهيم و چرا دنبال شناخت آن بر نمى‌آييم .
و امروز سلحشوران اسلام براى گرفتن حق  خويش و ملت خويش ايثارگرانه از مرزها مى‌گذرند و همچنان به پيش مى‌روند ، كمبودها را و تبليغات و تلاش‌هاى مذبوحانه را و همه موانع راهشان را با نثار خون جبران مى‌نمايند .
شهادت‌ها مشوق روحشان مى‌باشد در ادامه راه و تلاش بيشتر تا هنگامى كه دشمنان به عجز بيايند تا امت به حقيقت حقه خويش دست يابد و تا متجاوز محكوم و مجازات شود ولى آيا جهاد پايان مى‌يابد نه هرگز:
اين جواب امتحان است كه هنگامى قومى تغيير كند ارزشهايش و بخواهد مستقل باشد و چنگ زند بر ريسمان الهى با رهبرى آگاه و على گونه پيروز خواهد شد و تازه شهيدان منتظر جواب فريادشانند فرياد كربلا و بيت‌المقدس و جهاد ادامه خواهد يافت تا تحقق اسلام در جهان و رهايى ملت‌هاى محروم از سلطه حاكمان وابسته و كافر.
آنقدر خواهيم كشت از كفر تا ديگر فتنه‌اى نماند و آنقدر خون خواهيم داد تا نهال اسلام جاودانه بماند تا خداوند خواهش و فريا د يا الله و يا مهدى شهيدان را در آخرين لحظات كه در خون گرم و سرخ خويش غوطه مى‌خورند و دعاهاى منتظران جامه عمل بپوشاند بر ظهور و فرج حضرت مهدى (عج).
واينك وصيت بنده خدا فتح‌اله 
1- شهادت پايان راه است و آنهاييكه لايق آن هستند به سعادتى دست مى‌يابند كه قسمت  هر كس نميشود چرا كه شهادت حركتى شتابدار است به سوى معشوق و اين شتاب مستلزم خلوص است پاكى است و تقوى و شهيد عاشقى است روحانى كه به معبودش مى‌پيوندد و انتخاب اين راه آگاهانه و بر حسب  وظيفه الهى كه بر گردن خويش احساس ميكنم مى‌باشد و ادامه آنرا نيز تا با پروازم به سوى  خدا بازگشت كنم.
2- فرزندان اسلام، لشكريان امام زمان همه مشتاق شهادتند همه از جبهه‌اى به جبهه ديگر از كربلايى به كربلاى ديگر، آنقدر مى‌روند تا تشنگى روح خود را  با ملحق شدن به منبع فيوضات و غلتيدن در خون سرخ و گرم خويش سيراب سازند و يا با در آغوش گرفتن كربلا به سوى قدس مسلمانان روانه گردند.
3- در صورت قبول نماز و روزه‌اى گذشته‌ام در درگاه خداوند 2 ماه روزه بر گردن من واجب است بخاطر وجود ماه رمضان در جبهه.
4- مادرم من ازشما  شرم  دارم كه خود را فرزندت خطاب كنم زيرا به خدا پناه مى‌برم كه هيچگونه حقى را كه بر گردن من نسبت به شما بود ادا نكرده‌ام از شما مى‌خواهم بخاطر علاقه داشتن‌تان نسبت به فرزند كه نمى‌خواهى ببينى او را در آتش،  به خاطر خدا مرا حلال نمايى فرزندان ديگرت منتظر تربيت و علاقه مادرى هستند هيچگاه به خاطر فرزندى ناخلف آنها را فراموش ننمايى هرگاه كه به فكر فرزندت فرو رفتى و خواستى به گريه بنشينى برخيز وضو بساز و براى فرزندت نماز بخوان و طلب مغفرت نما براى او، تا با ذكر خدا و توجه به او فرزندت را فراموش ،و روح فرزندت را با ادامه براهش كه همانا بر پايى نماز است شاد گردانى.
5- در صورت برپايى مجلس ترحيم به نيت همه شهدا باشد و در آن مجلس به خاطر كربلاى حسين كه اين شهيدان و اين كربلاهاى ايران جلوه‌اى از كربلاى حسين و شهداى كربلا مى‌باشد. بخاطر من اگر خواستيد، مجلس تولد بگيريد چون من حيات دوباره پيدا كرده‌ام .
6- مادرم اگر جسد فرزندت را نيافتى ناراحت نباش كه افتخار بزرگ‌ترى نصيب فرزندت شده است، او نيز مانند هزاران شهيد ديگر گمنام بود و در صورت يافتن جسد هر كجا كه مادر رنج كشيده‌ام مايل بود، آنرا خاك كنيد به هر حال روحم هميشه به فكر شما خواهد بود.
7- از ارثى كه بابت پدرم به من مى‌رسد و پولى كه نزد عمويم مى‌باشد هزار تومان به حساب 100 امام و هزار تومان  به حساب بازسازى  مناطق جنگى واريز و بقيه را با نظارت و مشورت به خانواده‌هاى محتاج و آبرومند و بى‌سرپرست بدهيد .
8- در صورت مشخص شدن وضع زمين كه از مسئولين تقاضاى عاجزانه دارم زمينهاى ارثى مرا به كشاورزان و كسانى بدهيد كه مى‌خواهند كشاورزى نمايند خانواده اينجانب در اولويت خواهند بود.
9- از دوستانم، دوستانى كه به داشتنشان افتخار مى‌كنم مى‌خواهم كه از بى‌تقوايى‌ها، و برخوردهاى خلاف اخلاق اسلامى من در گذرند و از خداى براى من طلب مغفرت نمايند و طلب همديگر را حلال خواهيم كرد.
10- برادران سياسى ايدئولوژيك شما نمونه‌اى خواهيد بود در ارتش از آنچه كه هست به آنچه بايد بشود و درگير با سه قدرت و سه شيطان، و رفتار اسلامى و تقوى را هيچگاه فراموش نكنيد توجه كنيد كه تا حقيقتى اثباب نشود (در عمل) تبليغ نتوان نمود با فعال كردن بخش‌ها و شعبه‌ها و تصفيه افراد كم تقوى و ناشايست، به امر و لايت فقيه تحقق دهيد .
11- برادران افسر و درجه‌دار به خاطر خدا كار كنيد اميدوار باشيد كه اين ملت و اين انقلاب شما را در آغوش خواهد كشيد در صورتى كه صداقت و اخلاص شما را ببيند.
12- برادران سربازم جبهه‌ها و پادگانها مكانهاى مقدسى براى خودسازى و بازگشت است اين امكان را از دست ندهيد و ازآزادى كه اسلام و انقلاب به همه شما داده است  سوء استفاده نكنيد پس از پايان اين دوره فرصتى بدست نخواهد آمد.
13- برادران و خواهران ايمانيم هميشه به يك چيز فكر كنيد به يك ذكر مشغول باشيد:
خدا و رضايت او را در هر عملى و سخنى و شنيدن و ديدنى و بالاخره هر ذهنيتى و عينيتى كه در انديشه‌تان و  وجودتان احساس ميكنيد او را در نظر بگيريد و تقوى الله را فراموش نكنيد من اگر چه از تقوى كمتر نصيبى نبرده‌ا م اما افراد با تقوى را ديده‌ام كه چگونه محبوب خدايند و محبان او.
14- از مادر خوبم تقاضاى بخشش و تربيت سراسر اخلاص و فداكارى فرزندانش بخصوص فرزندانى كه نياز دارند به احساس و عشق صحيح مادر از خواهرم زرى كسب بينش كامل اسلامى و مطالعه و توفيق آن را، از خواهر كوچكم فاطمه توجه بيشتر به درس و سنگر مدرسه و مطالعه كتابهاى عقيدتى و عربى و كمك به يدى جان، و عبدى جان، و براى برادرانم آرزوى خوشبختى و پشتكار نصرالله و از عبدى و يدى كوچولو ادامه درس و اذيت نكردن مادر و از همه آنها تقاضاى توجه به خانواده و ادامه راه شهيدان آگاه و آگاهان شهيد را دارم .
15- برادرم فضل‌اله به كارت توجه كن به خانواده و مادر محبت كن هيچ دوستى بهتر از دوست داشتن خدا و كسانى كه خدا آنها را دوست دارد نيست. 
اين دعاى بنده عاصى كه : 
خدايا گناهان مارا ببخش و ما را لايق كرامات خود بگردان و مرگى را كه با تمام و جود طالبش هستيم عطا فرما.
خدايا شاهد باش كه بر ضعف و زبونى خويش معترفم و اقرار دارم بر گناهان و اشتباهاتم و شديدا محتاج عفو و بخشش تو هستم.
خدايا وفات مرا شهادتى قرار ده فى سبيل الله تا در جهاد با دشمنان تو و حاكميت امرت و برقرارى قسط و عدل باشد .
خدايا خدايا اين دعاى همه دردمندان است اين نداى همه رزم‌آوران است اين آخرين كلمات شهيدان است كه ترا به جان مهدى ترا به حق مهدى تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار از عمر ما بكاه و بر عمر او بيافزا .
 ((يا ايتها النفس المطمئنه ارجعى الى ربك راضيه مرضيه فادخلى فى عبادى و ادخلى جنتى يا حسين فزت برب الكعبه))
التماس دعا براى طلب مغفرت.
والسلام على عباد الله الصالحين            در تاريخ  26/4/61  فتح‌اله هنديانى