سيدمحسن آل احمد
نام شهید: سيدمحسن
نام خانوادگی شهید: آل احمد
نام پدر : سيدمحمدعلي
محل تولد:قم
تاریخ تولد : 1343/01/06
وضعیت تاهل : مجرد
تاریخ شهادت : 1362/09/01
محل شهادت :پنجوین
نحوه شهادت :توسط دشمن در جبهه
نام عملیات :
رمز عملیات :
محل دفن :گلزار شهدای علی بن جعفر(ع)
‫تصاویر‬
‫زندگی نامه
‫خاطرات‬
فیلم و صوت
وصیت نامه ‫
‫اسناد‬
‫دست نوشته‬
معرفی کتاب

طلبة شهيد: سيد محسن آل‌احمد طالقاني                        فرزند: سيد‌محمدعلي            

استان: قم                                                            شهرستان: قم

تولد:1344- قم                                                    شهادت: 1/9/1362 - پنجوين

چه پرافتخار است تاريخ ملتي كه سرفصل‌هاي آن را شهيدانش رقم بزنند و چه حماسه آفرين است ملتي كه سلاحش، «شهادت» است، جامه‌اش «ايمان» و فريادش «الله‌اكبر» است، مسيرش از ميان مستضعفين، مقصدش نجات انسان و دشمن تمامي مظاهر باطل.

اي كاش ما را ياراي آن بود، تا چهرة تمامي اين قامت‌هاي رشيد و فرزندان ايثار را ترسيم كنيم تا به تمامي نسل‌هاي آينده نشان دهيم كه افتخار از آن ملتي است كه مرگ را به بازي مي‌گيرد و در عوض بر جادة ننگ، گام نمي‌نهد.

سخن از يك شهيد است که  چه مي‌توان درباره او نوشت چون  قلم از نوشتن آن  قاصر است و زبان هم از گفتن الكن. ولي چند سطري را به عنوان چكيدة زندگي‌نامه آن شهيد عزيز مي‌آوريم.

«سيد محسن آل احمد طالقاني» روحاني عزيزي است  كه عمر كوتاه، ولي پر بركتش را در سنگر حوزه گذراند. او فرزند حجه الاسلام حاج سيد محمد علي آل احمد «حفظه الله تعالي» و نوة شهيد حجه‌‌الاسلام «حاج سيد محمد تقي آل احمد طالقاني (رحمه‌الله عليه) مي‌باشد.

چه زيبا است كه نوه‌اي به ديدار پدربزرگي رود. از نظر مادري، يكي از نتيجه‌هاي حضرت آيه‌الله حاج شيخ عبدالكريم حائري، مؤسس حوزة علميه قم (رحمه‌الله عليه) مي‌باشد.

سيد محسن در سال 1344 هجري شمسي چشم به جهان گشود. او در يك خانوادة روحاني و محترم شهرستان قم متولد شد. پس از شناخت خويش همواره به دنبال سرچشمه‌اي بود كه بتواند او را در تمام عمر آينده‌اش سيراب كند و عطش دروني‌اش را برطرف نمايد. دورة ابتدايي را در يكي از مدارس واقع در گذرخان با موفقيت گذراند و از آن موقع به بعد شروع به دروس عربي نمود، البته با تشويق پدر گران قدرش هر روز كه مي‌گذشت، عطش دروني‌اش بيشتر مي‌شد و به تحصيل علم و دانش بيشتر علاقه‌مند مي‌شد خلاصه سيكل خود را هم گرفت و جامع‌المقدمات را همزمان با گرفتن سيكل به پايان رساند.

رفتار متين و انساني او در رابطه با خانواده و دوستان و همسنگرانش بسيار چشمگير بود تا آن‌جا كه حركت‌هاي حساب شده‌اش همواره مانع از رشد خصلت‌هاي غير اسلامي پيرامونش بود.

سيد محسن سعي فراوان بر آن داشت كه حتماً در هفته دو روز خصوصاً شب‌هاي جمعه، بعضي اوقات هم شب‌هاي چهارشنبه را به مسجد مقدس جمكران رهسپار گردد.

او در رشتة علوم تجربي تا كلاس دوم درس خواند و همچنين درس سيوطي را تا اواسطش رساند؛ ولي ...

درس استقامت و در صحنه بودن را برايمان به يادگار گذاشت تا بتوانيم با توسل به ايمان و تجربه‌هاي گران‌قدر انقلاب شكوهمند اسلامي كه از ميان قرن‌ها قبول رنج و اسارت و شهادت به دست آمده است، انقلاب پيروزمندمان را تا سرحد منزل مقصود همراهي كرده و خار و خاشاك را با قاطعيت هر چه تمام‌تر به سويي ديگر افكند تا سرشار از زلال و ايمان، مصمم و كوشا پرچم جمهوري اسلامي را در سراسر جهان برافرازيم.

سرانجام اين شهيد عزيز، درحمله «والفجر چهار» در خاك عراق «پنجوين» همراه با فرماندة خود به لقاي حق رسيد.

«روحش شاد و راهش پررهرو باد»

طلبة شهيد: سيد محسن آل‌احمد طالقاني                        فرزند: سيد‌محمدعلي            

استان: قم                                                            شهرستان: قم

تولد:1344- قم                                                    شهادت: 1/9/1362 - پنجوين

چه پرافتخار است تاريخ ملتي كه سرفصل‌هاي آن را شهيدانش رقم بزنند و چه حماسه آفرين است ملتي كه سلاحش، «شهادت» است، جامه‌اش «ايمان» و فريادش «الله‌اكبر» است، مسيرش از ميان مستضعفين، مقصدش نجات انسان و دشمن تمامي مظاهر باطل.

اي كاش ما را ياراي آن بود، تا چهرة تمامي اين قامت‌هاي رشيد و فرزندان ايثار را ترسيم كنيم تا به تمامي نسل‌هاي آينده نشان دهيم كه افتخار از آن ملتي است كه مرگ را به بازي مي‌گيرد و در عوض بر جادة ننگ، گام نمي‌نهد.

سخن از يك شهيد است که  چه مي‌توان درباره او نوشت چون  قلم از نوشتن آن  قاصر است و زبان هم از گفتن الكن. ولي چند سطري را به عنوان چكيدة زندگي‌نامه آن شهيد عزيز مي‌آوريم.

«سيد محسن آل احمد طالقاني» روحاني عزيزي است  كه عمر كوتاه، ولي پر بركتش را در سنگر حوزه گذراند. او فرزند حجه الاسلام حاج سيد محمد علي آل احمد «حفظه الله تعالي» و نوة شهيد حجه‌‌الاسلام «حاج سيد محمد تقي آل احمد طالقاني (رحمه‌الله عليه) مي‌باشد.

چه زيبا است كه نوه‌اي به ديدار پدربزرگي رود. از نظر مادري، يكي از نتيجه‌هاي حضرت آيه‌الله حاج شيخ عبدالكريم حائري، مؤسس حوزة علميه قم (رحمه‌الله عليه) مي‌باشد.

سيد محسن در سال 1344 هجري شمسي چشم به جهان گشود. او در يك خانوادة روحاني و محترم شهرستان قم متولد شد. پس از شناخت خويش همواره به دنبال سرچشمه‌اي بود كه بتواند او را در تمام عمر آينده‌اش سيراب كند و عطش دروني‌اش را برطرف نمايد. دورة ابتدايي را در يكي از مدارس واقع در گذرخان با موفقيت گذراند و از آن موقع به بعد شروع به دروس عربي نمود، البته با تشويق پدر گران قدرش هر روز كه مي‌گذشت، عطش دروني‌اش بيشتر مي‌شد و به تحصيل علم و دانش بيشتر علاقه‌مند مي‌شد خلاصه سيكل خود را هم گرفت و جامع‌المقدمات را همزمان با گرفتن سيكل به پايان رساند.

رفتار متين و انساني او در رابطه با خانواده و دوستان و همسنگرانش بسيار چشمگير بود تا آن‌جا كه حركت‌هاي حساب شده‌اش همواره مانع از رشد خصلت‌هاي غير اسلامي پيرامونش بود.

سيد محسن سعي فراوان بر آن داشت كه حتماً در هفته دو روز خصوصاً شب‌هاي جمعه، بعضي اوقات هم شب‌هاي چهارشنبه را به مسجد مقدس جمكران رهسپار گردد.

او در رشتة علوم تجربي تا كلاس دوم درس خواند و همچنين درس سيوطي را تا اواسطش رساند؛ ولي ...

درس استقامت و در صحنه بودن را برايمان به يادگار گذاشت تا بتوانيم با توسل به ايمان و تجربه‌هاي گران‌قدر انقلاب شكوهمند اسلامي كه از ميان قرن‌ها قبول رنج و اسارت و شهادت به دست آمده است، انقلاب پيروزمندمان را تا سرحد منزل مقصود همراهي كرده و خار و خاشاك را با قاطعيت هر چه تمام‌تر به سويي ديگر افكند تا سرشار از زلال و ايمان، مصمم و كوشا پرچم جمهوري اسلامي را در سراسر جهان برافرازيم.

سرانجام اين شهيد عزيز، درحمله «والفجر چهار» در خاك عراق «پنجوين» همراه با فرماندة خود به لقاي حق رسيد.

«روحش شاد و راهش پررهرو باد»

 

بسم الله الرحمن الرحيم                    «طلبة شهيد: سيد محسن آل احمد (طالقاني)»

                                                                             «قم»

... ما كه رسيدن به لقاي خداوندي را اصل قرار داده‌ايم، جبهه يكي از آماده‌ترين و بلندترين سكوهايي است براي معراج و پرواز انسان به سوي ملكوت اعلي.

حتماً آن خلوصي را كه بايد دارا شوم ندارم. شايد بعضي وقت‌ها خود را توجيه مي‌كنم كه اگر بمانم مي‌توانم بهتر انجام وظيفه كنم و اگر جبهه بروم، اين كار زمين مي‌ماند و ضربه به انقلاب مي‌خورد يا خيلي توجيهات ديگر. اين‌ها همه از بي‌سعادتي انسان سرچشمه مي‌گيرد و عموماً اين گونه افراد اگر به عمق دلشان نظر كنيم، در آن وابستگي‌هايي موجود هست كه اين عوامل، توجيه‌گر آنها مي‌شود و گرنه انسان كه شرايطش آماده باشد و از تمام وابستگي‌ها و تعلقات دل بكند، ديگر به سوي دوست رفتن معطلي ندارد. بحث و استدلال و منطق و فلسفه ندارد. سبك و سنگين كردن ندارد. او ديگر عاشق است و عاشق، رسيدن به كوي دوست را مي‌خواهد و بس.

.... كدامين راه از اين بهتر و نزديك‌تر و صحيح‌تر و سعادتمند‌تر؟ كدامين فرصت از اين هنگامه بهتر؟!

مادر و پدر! فرد تكامل يافته به فردي مي‌گويند كه وارسته از محكوميت محيط دروني و بروني باشد، بلكه برخاسته از ايمان و عقيده و توحيد باشد.

ارادتمند شما عزيزان پشت جبهه

سيد محسن آل احمد

5/8/1362