شهید رضا  ابراهیمی
نام شهید: رضا
نام خانوادگی شهید: ابراهیمی
نام پدر : مصیب
محل تولد:قم
تاریخ تولد : 1345/01/14
وضعیت تاهل : مجرد
تاریخ شهادت : 1365/02/10
محل شهادت :مقر لشکر 17
نحوه شهادت :تصادف خودرو با خودرو
نام عملیات :
رمز عملیات :
محل دفن :گلزار شهدای علی بن جعفر (ع)
‫تصاویر‬
‫زندگی نامه
‫خاطرات‬
فیلم و صوت
وصیت نامه ‫
‫اسناد‬
‫دست نوشته‬
معرفی کتاب

شهید شانزده سال بیشتر نداشت و برای اینکه او را به جبهه ببرند کفشی با پاشنه های بلند پوشیده بود تا به وسیله آن بلندتر به نظر برسد. برای دوره آموزشی دوماه او را به تهران اعزام کردند ولی از ترس اینکه متوجه کم بودن سنش بشوند خود را در زیر سنگر پتو مخفی کرد.

راوی: مادر شهید


وی قبل از شهادتش یکبار بدنش سوخته بود . پدرش هم در آن زمان در جبهه بود. مسئولین به طرف من آمدند و گفتند آیا می خواهی تو را به مشهد ببرند من درجواب به آنها گفتم الان که وقت مشهد رفتن نیست. به هر حال مرا راهی مشهد کردند وقتی به مشهد رسیدم متوجه شدم به علت سوختگی ونبودن هواپیما او را به بیمارستان مشهد منتقل کردند و بعد از مدتی او را به بیمارستان نکویی قم انتقال دادند که بعدها به طور کامل بهبود یافت.

راوی: مادر شهید

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام من بر پدر و مادرم که مرا اسماعیل گونه تربیت کردند و به قربانگاه شهادت فرستادند. سلام من به خواهران و برادران عزیزم که می دانم راه مرا ادامه خواهند داد و کاخهای ظلمی را که هزاران نوجوان مثل مرا به خاک و خون کشیده اند خراب ویران خواهند کرد. مکتب ما مکتب شهادت است. مادرجان یک خواهش و کمک در آخرین لحظات از تودارم و آن اینکه زینب گونه عمل کنی و در شهادت من گریه نکنی و افتخار بکنی که مادر شهید هستی و پیام مرا زینب گونه به گوش  جهانیان برسان وبگو تا انقلاب مهدی (عج) نهضت ادامه دارد.  و تا زمانی که کفر بر جهان حاکم است جهاد و شهادت ادامه دارد . پدر و مادر عزیزم ممکن است جسم من به دست شما نرسد به خاطر این موضوع ناراحت نباشید زیرا هزاران نوجوان در صحرای شهادت به خون کشیده شدند و جسمشان به دست خانواده هایشان نرسیده و اگر جسم من به دست شما رسید آن را در گلستان شهدا دفن کنید. چونکه در آنجا عاشقان خدا خوابیده اند آنها یا حسین گفتند ولی به کربلای حسین نرسیدند. من شهادت را با آغوش باز می پذیرم و افتخار می کنم که خداوند مرا لایق شهادت کرده است.