شهید شکرالله طاهری در فروردین ماه 1336 در شهر مقدس قم و در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود. دوران طفولیت و کودکی را در دامان پر مهر خانواده گذراند. شهید  از اوایل بچگی یعنی از زمانی که خود را شناخت در فعالیت بود و فعالیتش برای خدا و اسلام بود . اوتنها فکرش از نظر مادیت به پایین تر خود و از معنویت وفکری با بالاتر خود می نگریست. وی زمانی که دوران تحصیلات ابتدایی به پایان رسید به شهر مقدس قم عظیمت کردند. روزانه تأمین معاش زندگی را به عهده داشت و شبانه تحصیلاتش را ادامه می داد تا اینکه توانست تا مقطع دیپلم درس بخواند. در سن نوزده سالگی به خدمت مقدس سربازی رفت و آن سال یعنی سال 57 اوایل انقلاب پرشور مردم مسلمان ایران بود و خدمتش را در همدان شروع کرد و بعد  از چهارماه به قزوین منتقل شد. که دوماه هم در آنجا بود که به دستوررهبر کبیر انقلاب از سربازخانه به اتفاق یکی از دوستان خود فرار کرد در حین آمدن به خانه توسط عمال کثیف پهلوی دستگیر شد و پس از شکنجه شدن حکم اعدامش تصویب شد ولی بعداً با تعهد و ضمانت آزاد شد. اولین عضویت خود را در کمیته انقلاب و بعد از اینکه سپاه تشکیل شد برای استخدام به آنجا منتقل شد. در تاریخ 59/7/15 برای اسکورت پزشکان برای رفتن به اهواز اعزام شد و رفت و برگشت . و دوباره برای اسکورت به جبهه رفت و آخرین مأموریتش به کردستان بود و بعد به ارومیه و از آنجا برای ارشاد مردم به مهاباد عزیمت کرد و در آنجا تقریباً حکم فرماندهی و بی سیم چی را بر عهده داشت و برای آزاد کردن جاده که در دست حزب کثیف دموکرات و کوموله بود شربت شهادت را نوشید و به آرزوی دیرینه خویش رسید.

بسم الله الرحمن الرحيم 

و العصر ان الانسان لفى خسر الا الذين آمنوا و عملو الصالحات و تواصو بالحق و تواصو بالصبر
اكنون كه براى رفتن به سوى جهادى مقدس براى دفاع از اسلام و امت اسلامى و كشور اسلامى روان هستم، چند كلمه از اين فرزند حقير خود بشنويد.
1- از روحانيون جدا نشويد كه جدايى از روحانيت جدايى از اسلام است.
2- كسانى كه با روحانيت بد هستند و با آنها سر مخالفت برداشته‌اند با تمام قدرت در مقابل آنها بايستيد كه ايستادن شما در مقابل دشمنان روحانيت دفاع از اسلام است.
3- برادران و خواهرانم هميشه زير دست خود را نگاه كنيد نه اينكه به بالاتر از خود نگاه كنيد (از نظر مادى) و تبعيت از بالاتر كنيد (از نظر معنويت)
4- از برادرانم ملتمسانه مى‌خواهم كه دست از مخالفت خود با روحانيت بردارند و به حق ايمان بياورند.
به اميد آنكه خداوند شهادت را نصيب اين بنده حقير خود بگرداند.
به اميد آنكه خداوند عمر رهبر انقلاب اسلامى را صد برابر گرداند.تا امت اسلامى را از زير بوق ابرقدرتها و استكبار جهانى رها سازد.
 در ضمن يك دفترچه بانك تعاون دارم كه 6000هزار تومان داخل آن دارم كه مال مادرم است.
يك دفترچه از بانك توحيد دارم كه وامى كه از بانك تعاون و بانك ذخيره علوى گرفته‌ام و دفترچه اقساط آن خانه است اقساظ آن را از همان پول دفترچه بانك توحيد بپردازيد.
پولى هم كه براى كشاورزى داده‌ام به مادرم مى‌بخشم و مادرم در صورتى كه خواست ببخشد به برادر كوچكم فضل الله بدهد.
 و السلام عليكم و رحمت الله
خداحافظ جان نثار اسلام شكرالله طاهرى
از همه قوم و آشنايان براى اين جانب طلب حلاليت بنماييد.
ضمنا برجى 50 تومان به پاسدار رضا استادآقابابا براى كمك به خانواده‌هاى بى سرپرست بپردازيد. (در صورتى كه حقوقى شامل حال اينجانب شد)