تاریخ : شنبه 20 آذر 15:23 کد خبر : 1333

زندگی نامه سردار شهید مهدی زین الدین فرمانده لشکر 17 علی بن ابیطالب علیه السلام


شهید مهدی زین الدین ۱۸ مهرماه ۱۳۳۸ در شهر تهران و در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود. زمانی که مهدی پنج ساله بود وضعیت نابه سامان فرهنگی آن دوران پایتخت باعث شد تا خانواده زین الدین به شهرستان خرم آباد مهاجرت کنند. وقتی سن او مناسب حضور در عرصه تعلیم و تربیت و کسب علم و دانش گردید در مدرسه غیرانتفاعی شهریاران مشغول تحصیل شد. هوش و استعداد خدادادی او به حدی بود که کلاس ششم را به صورت جهشی خواند و پس از آن وارد مقطع دبیرستان شد. پدر وی فردی مبارز و انقلابی بود که در کتابفروشی خود نه تنها به نشر علم و دانش  می پرداخت بلکه پرچمداری مبارزات نیروهای مردمی و مجاهد خرم آباد را در برابر نظام منحوس شاهنشاهی عهده دار بود.

مهدی هم با تبعیت از پدر به فعالیت های انقلابی روی آورد. پخش نوارهای حضرت امام و شهید هاشمی نژاد، توزیع اعلامیه های اعتراض‌آمیز و روشنگرانه، اعتراض به توزیع گوشت یخی با ذبح غیرشرعی توسط دستگاه های حکومت در شهر، اقدام به برپایی مراسم بزرگداشت شهادت آقا مصطفی خمینی در خرم آباد، اقدام به هماهنگ کردن بازار برای تعطیلی در روز چهلم شهدای تبریز و... گوشه ای از فعالیت های این شهید بزرگوار است.

حضور آیت الله مدنی در خرم آباد- که آن زمان در تبعید به سر می بردند- موجب شد جان تشنه معنویت جوانان و مردم انقلابی آن دیار از چشمه سار روحانیت سیراب گردد.منبرهای آتشین او در حسینه فاطمیه، مسجد شاه آباد هرگز از خاطر خرم آبادی ها محو نخواهد شد. مهدی نیز این فرصت را مغتنم شمرد و در محضر این سید بزرگوار درس ها آموخت. با تشکیل حزب رستاخیز و الزام عمومی مردم به ثبت نام در این حزب از سوی عمال رژیم طاغوت، مهدی از تأیید و امضای آن خودداری می کند و همین اقدام کافی است تا او از مدرسه اخراج شود و ناگزیر به تحصیل در آموزشگاه پهلوی و در رشته طبیعی مشغول گردد.

او در کنار فعالیتهای ذکر شده حضور در کتابفروشی پدر که خود پایگاهی مخفی و در عین حال موثر در امر سازماندهی و پیگیری فعالیت علیه رژیم است را فراموش نمی کند. این پافشاری در مسیر دفاع از انقلاب و آرمان های امام خمینی (ره) تا جایی ادامه می یابد که با انصراف از تحصیل، به رتبه چهارم پزشکی و قبولی در دانشگاه شیراز پشت کرده و حضور در سنگر دفاع را ترجیح می دهد.

پس از آنکه رژیم وقت مجبور شد حاج عبدالرزاق زین الدین را از سقز به اقلید فارس تبعید کند وی توانست با استفاده از فرصت مناسب اقلید را ترک و به شهر مقدس قم مهاجرت نماید. پس از این زمان بود که مهدی همراه با خانواده دور تازه ای از فعالیت های انقلابی را در قم پیگیری نمود.

با پیروزی انقلاب اولین نهادی که به عنوان تشکلی انقلابی می توانست روحیه جهادی و انقلابی جوانان پرشور ایران اسلامی را تأمین کند جهاد سازندگی بود. حضور مهدی در جهاد اندکی به طول نیانجامید. با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی او نیز وارد این نهاد مقدس گردید. گزینش سپاه قم اولین واحدی بود که در آن مشغول خدمت شد. مدتی نگذشت که وارد واحد اطلاعات گردید. تعقیب و کنترل تحرکات، مقابله با آشوب های شهری و خرابکاری منافقین بویژه غائله خلق مسلمان در شهرستان قم نمونه ای از فعالیت‌های وی در آن دوران است. با شروع جنگ تحمیلی شهید زین الدین به جبهه های جنوب فراخوانده شد. دیماه ۱۳۵۹ وارد اطلاعات عملیات سپاه سوسنگرد گردید. حضور او جان تازه ای به عملکرد نیروهای این واحد در آن برهه از زمان بخشید به گونه ای سردار غلامپور فرمانده عملیات سپاه سوسنگرد در این زمینه می‌گوید: «... شاید انتظار ما این نبود که مهدی این قدر سریع خودش را جا بیندازد و بتواند نسبت به منطقه آشنا شود. از آنجا که آموزش دیده آمده بود، برای اولین بار کسی بود که علم شناسایی و اطلاعات و استفاده از قطب نما را به میدان عمل آورد و این خیلی مهم بود. گزارش هایش ناشی از یک گزارش کاملا علمی و میدانی بود یعنی معلوم بود زمین را خوب شناخته است و به درستی مختصات می دهد... آمدن آقا مهدی اثر فراوانی بر روی اطلاعات منطقه گذاشت. در آن شرایطی که نیروهای ما به کار اطلاعات وارد نبودند حضور او اطلاعات نیروها را از نظر کلاس بالا برد.»

حضور او در عملیات های امام مهدی و امام علی از دیگر فعالیت های وی در این دوران است.

واحد اطلاعات سپاه دزفول محل دیگری است برای خدمت مهدی زین الدین به اسلام و جبهه مسلمین. با گذشت ۸-۷ ماه از آغاز فعالیت وی در سوسنگرد به صلاحدید فرماندهان وقت مشغول شناسایی جهت انجام عملیات فتح المبین می گردد. با آغاز عملیات مسئولیت اطلاعات عملیات قرارگاه نصر را برعهده گرفته و در کنار شهید حسن باقری در پیروزی های چشمگیر این عملیات و عملیات بیت المقدس نقش به سزایی ایفا کرد.

وی در تاریخ ۱۳۶۱/۵/۲ و در مرحله پنجم عملیات رمضان با نظر فرماندهی کل سپاه پاسداران به فرماندهی تیپ ۱۷قم منصوب و جایگزین شهید حسن درویش- از رزمندگان شهرستان شوش- شد.

از آنجا که تیپ ۱۷ قم به منطقه یک، متشکل از رزمندگان استان مرکزی، زنجان، سمنان و قم واگذار شده بود با شروع عملیات محرم به تیپ ۱۷ علی بی ابیطالب تغییر نام داد و مهدی زین الدین اولین حضور خود را به عنوان فرماندهی تیپ ۱۷ علی‌بن‌ابیطالب در این عملیات تجربه کرد. درایت و کاردانی او باعث شد تیپ ۱۷ نقش بسزایی در موفقیت این عملیات ایفا نماید.

پس از به پایان رسیدن عملیات محرم سازمان‌ها و یگان‌های رزم سپاه گسترش یافت در راستای همین تغییر و تحول، تیپ ۱۷ به لشکر ۱۷ علی‌بن ابیطالب، تغییر سازمان پیدا کرد و لشکر ۱۷ علی‌بن ابیطالب با دو تیپ به نام‌های الهادی(ع) وحضرت معصومه(س) خود را برای عملیات والفجر مقدماتی آماده نمود.

در این عملیات لشکر ۱۷ به طور کامل به اهداف خود اما یگان هایی که در سمت چپ و راست وارد عمل شده بودند به دلیل گیر کردن در موانع دشمن و یا گم کردن اهداف خود نتوانستند جناحین لشکر را پوشش دهند. بنابراین گردان های پیشتاز لشکر در قلب دشمن مجبور به عقب نشینی شدند. چگونگی این عقب‌نشینی در فاصله زمانی کوتاه و تدبیر مهدی زین الدین فرمانده مقتدر لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب در نجات جان بیش از هزار رزمنده، هیچگاه از خاطر بسیجیانی که او بر قلب هایشان حکومت می کرد پاک نخواهد شد.

حضور موثر وی در عملیات های والفجر ۳ و۴ و عملیات خیبر از دیگر افتخارات زندگی پر برکت او در سایه سار انقلاب اسلامی و در کوران دفاع مقدس حق بر علیه باطل است.

حضور در عملیات خیبر به عنوان اولین عملیات آبی خاکی جمهوری اسلامی در میدانی که تا کنون تجربه نشده بود کار سختی به نظر می رسید. نبود امکانات کافی و شرایط سخت پشتیبانی از نیروها نیز سختی کار را صد چندان می کرد؛ اما مهدی که همچون دیگر فرماندهان و رزمندگان جبهه اسلام تا آخرین نفس پای لبیک آغازین خود به امام امت ایستاده بود با توکل بر خدا و اتکال به نیروی لایزال الهی پنجه در پنجه دشمن تا بن دندان مسلح انداخت. مقاومت جانانه لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب در جزایر مجنون، در برابر پاتک های سنگین دشمن بعثی و در نبردهای نابرابر تن با تانک، حماسه ای بود که فرمانده جوانی چون زین الدین آن را رهبری کرد. او با شنیدن پیام امام مبنی بر اینکه جزایر باید حفظ شود گفته بود: «تلاش من این بود که حتی بمانم، شهید شوم و جنازه ام روی زمین جزیره بیافتد و یک متر از خاک جزیره را با جسدم حفظ کنم.»

در این عملیات ضربات سنگینی بر پیکره لشکر ۱۷ وارد شد. شهید و مجروح شدن تعداد زیادی از فرمانده گردان های مهدی زین الدین سرو قامت او را خم کرد اما با این حال استقامت او و ایمان به وعده الهی «إن تنصر الله ینصرکم» رنج از دست دادن یاران سفر کرده را هموار کرد.

با پایان عملیات خیبر، مأموریت لشکر ۱۷ از جنوب به سمت غرب کشور تغییر یافت.مأموریت استقرار بر روی ارتفاعات مرزی دوپازا و بلفت و شناسایی و کسب آمادگی لازم برای عملیات.

شناسایی نیروهای اطلاعاتی در حال انجام بود و کلیه نیروهای لشکر نیز در مقری نزدیک مهاباد مستقر شده بودند. هوای منطقه کم کم سرد می‌شد که اتفاق ناگواری قلوب خداجویان و مجاهدان مسیر حق را آزرد. خبر باور کردنی نبود. مهدی و مجید زین الدین در جاده بانه-سردشت به دست کوردلان ضد انقلاب کمین خورده و به شهادت رسیدند.

 


کد خبرنگار : 14




chapta